call a spade a spade
رک و پوست کنده گفتن
بی پرده حرف زدن
بدون رودرواسی گفتن
جمله نمونه:
. My father hates fancy words, he always calls a spade a spade
همه کاره و هیچ کاره!
از هر دست که بدهی، از همان دست می گیری
(He is such a meat head )
کله پوک!
(او از آن کله پوک هاست !)
سری را که درد نمی کند دستمال نمی بندند.
چون که صد آید، نود هم پیش ماست
سیلی نقد، به از حلوای نسیه
سحر خیز باش تا کامراو باشی
سرت تو لاک خودت باشه !
بزن به چاک !
هو انداختن
An unfounded rumour
شایعه بی اساس
Rumour has it that
در افواه شایع است که...
As rumour has it
بقراری که شایع است....
رک و پوست کنده گفتن
بی پرده حرف زدن
بدون رودرواسی گفتن
جمله نمونه:
. My father hates fancy words, he always calls a spade a spade
jack of all trades, master of non
همه کاره و هیچ کاره!
What goes around, comes around.
از هر دست که بدهی، از همان دست می گیری
meat head
(He is such a meat head )
کله پوک!
(او از آن کله پوک هاست !)
If it works, do not fix it !
سری را که درد نمی کند دستمال نمی بندند.
What is good for the goose, is also good for the gander !
چون که صد آید، نود هم پیش ماست
A bird in hand is better than two in the bushes
سیلی نقد، به از حلوای نسیه
Early bird catches the worm.
سحر خیز باش تا کامراو باشی
Mind your own business!
سرت تو لاک خودت باشه !
buzz off !!
بزن به چاک !
. Get ants in one's pants
دل شوره داشتن
بی قرار بودن
جمله نمونه:
. I always get ants in my pants when I hanve an examination
. Burn the midnight oil
تا نیمه های شب بیدار ماندن و درس خواندن.
دود چراغ خوردن.
جمله نمونه:
. I should go home & burn the midnight oil tonight, I have to take a big test tomorrow
Give someone a buzz
به کسی تلفن کردن
به کسی زنگ زدن
جمله نمونه:
. I'll give you a buzz as soon as I get home
To spread (circulate) a rumour
هو انداختن
An unfounded rumour
شایعه بی اساس
Rumour has it that
در افواه شایع است که...
As rumour has it
بقراری که شایع است....
It rains cats and dogs
مثل سيل از آسمون بارون مي باره
+ نوشته شده در Mon 22 Oct 2007 ساعت توسط Learning English
|